کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سخت می خواهم که در آغوش تنگ آرم ترا

    هر قدر افشرده ای دل را، بیفشارم ترا

    عمرها شد تا کمند آه را چین می کنم

    بر امید آن که روزی در کمند آرم ترا

    از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن روی تو

    رو به هر جانب که آرم در نظر دارم ترا

    در سر مستی گر از زانوی من بالین کنی

    بوسه در لعل شراب آلود نگذارم ترا

    می شود نیلوفری از برگ گل اندام تو

    من به جرأت در بغل چون تنگ افشارم ترا؟

    از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست

    دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم ترا

    ناشنیدن می شود مهر دهانم بی سخن

    گر غباری هست بر خاطر ز گفتارم ترا

    از رهایی هر زمان بودم اسیر عالمی

    فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم ترا

    ای که می پرسی چه پیش آمد که پیدا نیستی

    خویشتن را کرده ام گم تا طلبکارم ترا

    از من ای آرام جان، احوال صائب را مپرس

    خاطر آسوده ای داری، چه آزارم ترا؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha