کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بساط فلک آن سوی بود بازی ما

    شش جهت کیست به ششدر فکند بازی ما؟

    ما حریفان کهنسال جهان ازلیم

    طفل شش روزه عالم ندهد بازی ما

    تخته نقش مرادست دل ساده دلان

    بازی خود دهد آن کس که دهد بازی ما

    قوت بازوی اقبال، رسا افتاده است

    نیست محتاج به تعلیم و مدد بازی ما

    خانه پرداختگانیم درین بازیگاه

    دل ز بازیچه گردون نخورد بازی ما

    پیری و طفل مزاجی به هم آمیخته ایم

    تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما

    روزگاری است به گردون دغا هم نردیم

    عجبی نیست اگر پخته بود بازی ما

    چون زر قلب نداریم به خود امیدی

    در شب تار جهان تا که خورد بازی ما؟

    ظاهر و باطن ما آینه یکدگرند

    خاک در چشم حریفی که دهد بازی ما

    بود ما محض نمودست، سرابیم سراب

    جای رحم است بر آن کس که خورد بازی ما

    جامه را پرده درویشی خود ساخته ایم

    ندهد فقر به تشریف نمد، بازی ما

    چه خیال است که از پای نشیند صائب

    تا به هر کوچه چو طفلان ندود بازی ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha