کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آه می باشد مسلسل خاطر افگار را

    در درازی نیست کوتاهی شب بیمار را

    عشق می آرد دل افسرده ما را به شور

    مطرب از طوفان سزد دریای لنگردار را

    نیست ممکن عشق را در سینه پنهان داشتن

    قرب این آیینه طوطی می کند زنگار را

    سایه مژگان گرانی می کند بر چشم یار

    از پرستاران بود بیماری این بیمار را

    نیست ممکن فرق کردن، گر نباشد پیچ و تاب

    از میان نازک او رشته زنار را

    بی نیاز از می بود رخسار شرم آلود یار

    نیست حاجت شبنم بیگانه این گلزار را

    بوالهوس را دایم از تیغ تغافل خسته دار

    برمیاور زینهار از دست گلچین خار را

    از همان راهی که آمد گل مسافر می شود

    باغبان بیهوده می بندد در گلزار را

    در بهاران پوست بر تن پرده بیگانگی است

    یا بسوزان، یا به می ده جبه و دستار را

    برق را در خنده ای طی گشت طومار حیات

    زندگی کوتاه باشد چون شرر اشرار را

    گر چه بتوان از زبان خوش دهان خصم بست

    هیچ افسون چون ندیدن نیست روی مار را

    خلق در مهد زمین از خواب غفلت مانده اند

    ور نه گهواره است زندان مردم بیدار را

    آیه رحمت کند اهل معاصی را دلیر

    شد ز خط سبز گستاخی فزون اغیار را

    می زند از شرم صائب سینه را بر تیغ کوه

    دید تا کبک دری آن سرو خوش رفتار را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha