کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کمان سخت که داد آن لطیف بازو را

    که تیر غمزه تمامست صید آهو را

    هزار صید دلت پیش تیر بازآید

    بدین صفت که تو داری کمان ابرو را

    تو خود به جوشن و برگستوان نه محتاجی

    که روز معرکه بر خود زره کنی مو را

    دیار هند و اقالیم ترک بسپارند

    چو چشم ترک تو بینند و زلف هندو را

    مغان که خدمت بت می‌کنند در فرخار

    ندیده‌اند مگر دلبران بت رو را

    حصار قلعه باغی به منجنیق مده

    به بام قصر برافکن کمند گیسو را

    مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر

    چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را

    لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم

    سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را

    بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست

    چنان که معجز موسی طلسم جادو را

    به رنج بردن بیهوده گنج نتوان برد

    که بخت راست فضیلت نه زور بازو را

    به عشق روی نکو دل کسی دهد سعدی

    که احتمال کند خوی زشت نیکو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha