کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت

    ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت

    در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد

    با پریشانی دل شوریده چشم (چشمم) خواب داشت

    کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل

    شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت

    نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود

    تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

    دیده‌ام می‌جست و گفتندم نبینی روی دوست

    خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت

    ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می‌نمود

    کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت

    سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق

    اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha