کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز از شراب دوشین در سر خمار دارم

    وز باغ وصل جانان گل در کنار دارم

    سرمست اگر به سودا برهم زنم جهانی

    عیبم مکن که در سر سودای یار دارم

    ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم

    مطرب بزن نوایی کز توبه عار دارم

    سیلاب نیستی را سر در وجود من ده

    کز خاکدان هستی بر دل غبار دارم

    شستم به آب غیرت نقش و نگار ظاهر

    کاندر سراچه دل نقش و نگار دارم

    موسی طور عشقم در وادی تمنا

    مجروح لن ترانی چون خود هزار دارم

    رفتی و در رکابت دل رفت و صبر و دانش

    بازآ که نیم جانی بهر نثار دارم

    چندم به سر دوانی پرگاروار گردت

    سرگشته‌ام ولیکن پای استوار دارم

    عقلی تمام باید تا دل قرار گیرد

    عقل از کجا و دل کو تا برقرار دارم

    زان می که ریخت عشقت در کام جان سعدی

    تا بامداد محشر در سر خمار دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha