کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا دیده دلم عارِضِ آن رَشکِ پری را

    پوشیده به تن جامهٔ دیوانه‌گری را

    چون مردِ هنرپیشه به هر دوره ذلیل است

    خوش آنکه کند پیشهٔ خود بی‌هنری را

    شب تا به سحر در طلبِ صبحِ وصالت

    بگرفته دلم دامنِ آهِ سحری را

    در عصرِ تَمَدُّن چون تَوَحُّش شده افزون

    بر دیده کشم سرمهٔ عهدِ حجری را

    یاقوت مگر پیشِ لبِ لعلِ تو دم زد

    کز رَشک چو من جلوه دهد خون‌جگری را

    از روزِ ازل دستِ قضا قسمتِ ما کرد

    رسوایی و آوارگی و دربه‌دری را

    تا فرخی از سِرِّ غمِ عشق خبر شد

    رجحان دهد از هر خبری بی‌خبری را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha