کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلت به حال دل ما چرا نمی‌سوزد

    بسوزد آنکه دلش بهر ما نمی‌سوزد

    ز سوز اهل محبت کجا شود آگاه

    چو شمع آنکه ز سر تا به پا نمی‌سوزد

    در این محیط غم‌افزا گمان مدار که هست

    کسی که ز آتش جور و جفا نمی‌سوزد

    ز دود آه ستمدیدگان سوخته‌دل

    به حیرتم که چرا این بنا نمی‌سوزد

    بگو به کارگر و عیب کارفرما بین

    هرآنکه گفت که فقر از غنا نمی‌سوزد

    غریق بحر فنا ای خدا شدیم و هنوز

    برای ما دل این ناخدا نمی‌سوزد

    ز تندباد حوادث ز بس که شد خاموش

    چراغ عمر من بی‌نوا نمی‌سوزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha