کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کس که به دل مهر تو مه‌پاره ندارد

    از هر دو جهان بهره به یکباره ندارد

    فریاد ز بیچارگی دل که به ناچار

    جز آنکه به غم ناله کند چاره ندارد

    هم ثابت در عشقم و هم رهرو سیار

    افلاک چو من ثابت و سیاره ندارد

    دارد دل من گر هوس خفتن در گور

    طفل است و بجز عادت گهواره ندارد

    با این همه خواری ز چه دارد سر سختی

    آن سست وفا گر دل چون خاره ندارد

    ریزد غم و افسردگیش از در و دیوار

    هر شهر که میخانه و میخواره ندارد

    در کیش من آزار دل اهل محبت

    جرمیست که آن توبه و کفاره ندارد

    با اینهمه دیوانه یکی چون من و مجنون

    صحرای جنون از وطن آواره ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha