به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر آنکه سخت به من لافِ آشنایی زد
به روزِ سختیِ من دم ز بیوفایی زد
به بینوایی خود شد دلم چو نی سوراخ
دمی که نی به نوا داد بینوایی زد
دُکّانِ پستهٔ بیمغز بسته شد آن روز
که با دهانِ تو لبخند خودنمایی زد
دریدهچشمیِ نرگس ببین که چشمِ ترا
بدید و باز سر از گل ز بیحیایی زد
فدای همّتِ آن رهروم که بر سرِ خار
هزار افسرِ گل با برهنهپایی زد
ز شوخِ پارسی آن شیخِ پارسا چه شنید
که پشتِ پا به مقامات پارسایی زد
مقام شانه به سر شد از آنکه سر تا پای
همیشه دست به کارِ گرهگشایی زد
به روزگارِ رضا هر که را که من دیدم
هزار مرتبه فریاد نارضایی زد
به ناخداییِ این کشتیِ شکسته مناز
که ناخدا نتواند دم از خدایی زد
به من غزالِ غزلخوان من از آن شد رام
که فرخی رهِ او با غزلسرایی زد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.