کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در جهان کهنه از نو شور و شر باید نمود

    فکر بکری بهر ابنای بشر باید نمود

    سیم و زر تا هست در عالم بشر آسوده نیست

    تا شویم آسوده محو سیم و زر باید نمود

    خاک عالم گل شد از اشکم چه خاکی سر کنم

    زین سپس فکری برای چشم تر باید نمود

    در قدمگاه محبت پا منه بردار دست

    یا اگر پا می گذاری ترک سر باید نمود

    گر شب غم بهر ما آه سحر کاری نکرد

    روز شادی شکوه از آه سحر باید نمود

    تا شوند آشفته‌تر جمعی پریشان روزگار

    زلف مشکین ترا آشفته‌تر باید نمود

    در بیابان جنون، مجنون مرا تنها گذاشت

    اندرین ره باز فکر همسفر باید نمود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha