کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می‌دهد نیکو نشان کاخی مکانِ فتنه را

    محو می‌باید نمود این آشیانِ فتنه را

    صورتِ وُلکان به خود بگرفته قصری با شکوه

    خون کند خاموش این آتشفشانِ فتنه را

    از قوام و بستگانش دیپلم باید گرفت

    در خیانت داد هر کس امتحانِ فتنه را

    گو به فامیل خیانت چشم خود را باز کن

    هر که می‌خواهد شناسد دودمانِ فتنه را

    بهرِ محوِ فارْس تازی تا به کی تازی‌فَرَس؟

    باز کش ای فارِسِ سرکش عنانِ فتنه را

    سینهٔ اَحرار شد آماجِ تیرِ ارتجاع

    تا نمودی زینتِ بازو کمانِ فتنه را

    آه اگر با این هیاهو باز نشناسیم ما

    یکّه‌تازِ مفسدت‌جو، قهرمانِ فتنه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha