به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگررباعی هاشمارهٔ ۲۹۶: عهدی کرده ست این فلک بیهده گرد

1280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عهدی کرده ست این فلک بیهده گرد
کز غربت و غم برآرد از جانم گرد
در عمر خود این عهد به سر خواهد کرد
در دور خود این نذر وفا خواهد کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۹۵: آنچ از غم تو بر سر من می گذرد 2شمارهٔ ۲۹۶: عهدی کرده ست این فلک بیهده گرد 3شمارهٔ ۲۹۷: غیرت برم از زبان چو نام تو برد 4شمارهٔ ۲۹۸: گرچه ز جفای تو بسی دیدم درد 5شمارهٔ ۲۹۹: ظلمی ست بر آن دیده که در تو نگرد 6شمارهٔ ۳۰۰: نه پایم ازین پس ره کویت سپرد 7شمارهٔ ۳۰۱: گفتی دل دیوانه تو را شیدا کرد؟8شمارهٔ ۳۰۲: چون دست اجل تخته برهان بسترد 9شمارهٔ ۳۰۳: مرگ تو بر آورد ز ایوانم گرد 10شمارهٔ ۳۰۴: گفتم چو دلم لابه گری پیش آرد 11شمارهٔ ۳۰۵: هرگز نکنی میل و دلت نگذارد 12شمارهٔ ۳۰۶: آن درد که کوه را خروشان دارد 13شمارهٔ ۳۰۷: زلف تو که خون ریختن آئین دارد 14شمارهٔ ۳۰۸: با خوت که آدمی سرشتی دارد 15شمارهٔ ۳۰۹: گر چه دلم از جور تو داغی دارد 16شمارهٔ ۳۱۰: از وصل رخت هر که نشانی دارد 17شمارهٔ ۳۱۱: نه دل ز غمت ذوق جوانی دارد 18شمارهٔ ۳۱۲: دلدار ز سینه زنگ غم می سترد 19شمارهٔ ۳۱۳: ترسم که به گریه دیده آبم ببرد 20شمارهٔ ۳۱۴: چون بر دل موری ز تو ننشیند گرد 21شمارهٔ ۳۱۵: تا کی عمرت به خودپرستی گذرد 22شمارهٔ ۳۱۶: در عشق تو عمرم به ستم می گذرد 23شمارهٔ ۳۱۷: سودای تو تا در سر من ماوا کرد 24شمارهٔ ۳۱۸: گر چاره این تنگدلی باید کرد 25شمارهٔ ۳۱۹: عشق تو به شوریده سری فاشم کرد 26شمارهٔ ۳۲۰: محرم بدم و جور تو محرومم کرد 27شمارهٔ ۳۲۱: انگار که راز دل نهان دانم کرد 28شمارهٔ ۳۲۲: جانا غم دوری تو با ما آن کرد 29شمارهٔ ۳۲۳: با هجر چنان حریف خو نتوان کرد 30شمارهٔ ۳۲۴: کم نال دلا اگر شهت یاد نکرد 31شمارهٔ ۳۲۵: بر سنگدلت ناله و دم کار نکرد 32شمارهٔ ۳۲۶: دل با تو و صبر سازگاری که نکرد 33شمارهٔ ۳۲۷: سودای تو آتش دلم افزون کرد 34شمارهٔ ۳۲۸: قصه چه کنم که اشتیاق تو چه کرد 35شمارهٔ ۳۲۹: بر بام بدیدمش که جولان می کرد 36شمارهٔ ۳۳۰: ای دل اگر آغاز به می خواهی کرد 37شمارهٔ ۳۳۱: برهان که به مرگ خوب ناگاه بمرد 38شمارهٔ ۳۳۲: آن دد که چو دمنه در کمینگاه بمرد 39شمارهٔ ۳۳۳: دل بین که مرا غم که مهمان آورد 40شمارهٔ ۳۳۴: عشق آمد و بر دلم شبیخون آورد 41شمارهٔ ۳۳۵: تا هست غمت غمی دگر نتوان خورد 42شمارهٔ ۳۳۶: نپسندم کایزد به گناهت گیرد 43شمارهٔ ۳۳۷: گر سرو قد خوشت به بر در گیرد 44شمارهٔ ۳۳۸: هر شب سپه غم تو راهم گیرد 45شمارهٔ ۳۳۹: مگذار که کار دل قراری گیرد 46شمارهٔ ۳۴۰: نه در تو فغان و یاربم می گیرد 47شمارهٔ ۳۴۱: لافی ز تو پیش کس نمی یارم زد 48شمارهٔ ۳۴۲: دم بی رخ یار نازنین نتوان زد 49شمارهٔ ۳۴۳: بی بزم تو چشم جام می خون ریزد 50شمارهٔ ۳۴۴: آن روز که آوازه محشر خیزد 51شمارهٔ ۳۴۵: در هجر تو گر جان ز تنم برخیزد 52شمارهٔ ۳۴۶: شاها کرمت از پی آن برخیزد 53شمارهٔ ۳۴۷: اول سخنم چو از زبان برخیزد 54شمارهٔ ۳۴۸: گل کیست که در رونق خد تو رسد 55شمارهٔ ۳۴۹: گوئی که لبم بر لب نوش تو رسد 56شمارهٔ ۳۵۰: از عشق چو بر جوان ملامت باشد 57شمارهٔ ۳۵۱: تا گوش بود سوی سلامت باشد 58شمارهٔ ۳۵۲: گر بر سر گل تاج مکلل باشد 59شمارهٔ ۳۵۳: بشنو لغزی که سخت موزون باشد 60شمارهٔ ۳۵۴: گفتم شبه ار سفته بود به باشد 61شمارهٔ ۳۵۵: تا میل دلت به کین پرستی باشد 62شمارهٔ ۳۵۶: نه مهر تو از دلم به در خواهد شد 63شمارهٔ ۳۵۷: گردون که بدیهاش جوی کاست نشد 64شمارهٔ ۳۵۸: کو جان که ز بیداد فلک خسته نشد 65شمارهٔ ۳۵۹: در دل نفسی یاد تو گردیده نشد 66شمارهٔ ۳۶۰: یارم به تفرج چمن بیرون شد 67شمارهٔ ۳۶۱: بر تو به جوانی دلم من مفتون شد 68شمارهٔ ۳۶۲: بر نام تو چون نام رهی املی شد 69شمارهٔ ۳۶۳: از بسکه رخ نامه به خون تر می شد 70شمارهٔ ۳۶۴: بر یاد رخ و قد تو ای سرو بلند 71شمارهٔ ۳۶۵: غصنی چو فروع شرع را سایه فکند 72شمارهٔ ۳۶۶: گر برسر آتشم نشانی چو سپند 73شمارهٔ ۳۶۷: پستم کردی به محنت ای چرخ بلند 74شمارهٔ ۳۶۸: گریانم از اندوه و عدو بر من چند 75شمارهٔ ۳۶۹: ای شاه چگونه ای در آن خاک نژند 76شمارهٔ ۳۷۰: ای همچو سلیمانت سر و تاج بلند 77شمارهٔ ۳۷۱: ایزد چو نهان من و تو می داند 78شمارهٔ ۳۷۲: در جعبه روزگار یک تیر نماند 79شمارهٔ ۳۷۳: گر خواب خوش است عق مرگش خواند 80شمارهٔ ۳۷۴: عهدی دارد جهان که تا بتواند 81شمارهٔ ۳۷۵: در دیده ز گلزار رخت خار بماند 82شمارهٔ ۳۷۶: گلبرگ به روی چون بهارت ماند 83شمارهٔ ۳۷۷: نه ابر به چشم اشکبارم ماند 84شمارهٔ ۳۷۸: در دیده به جز اشک به دامن بنماند 85شمارهٔ ۳۷۹: ای نفس چو برگ کامرانیت نماند 86شمارهٔ ۳۸۰: ای دل چو شه ستوده آثار نماند 87شمارهٔ ۳۸۱: گیرم که وفا و عهد را نام نماند 88شمارهٔ ۳۸۲: جانا رمقی در دل شوریده نماند 89شمارهٔ ۳۸۳: خورشید بماناد اگر سایه نماند 90شمارهٔ ۳۸۴: گردون سیه دل که به کاسی ماند 91شمارهٔ ۳۸۵: تا گرد گلت سنبل تر کاشته اند 92شمارهٔ ۳۸۶: زان قصه دردم که یکی یار نخواند 93شمارهٔ ۳۸۷: اشک و دل خونین شده با هم یارند 94شمارهٔ ۳۸۸: خورشید و مه ار برت زمین بوس آرند 95شمارهٔ ۳۸۹: مشتاقانت ز عافیت مهجورند 96شمارهٔ ۳۹۰: هرگز دل من یکدم بی غم نزند 97شمارهٔ ۳۹۱: آنانکه چهان کنند و مردم سوزند 98شمارهٔ ۳۹۲: یک چند نبودم ز وصالت خرسند 99شمارهٔ ۳۹۳: هر شب که مرا درد تو بیدار کند 100شمارهٔ ۳۹۴: والله که گر دل مرا خوش نکند 101شمارهٔ ۳۹۵: با من سگ گنجه پنجه در پنجه کند 102شمارهٔ ۳۹۶: گفتم که تو را ماه فلک می خوانند 103شمارهٔ ۳۹۷: مگذار که اغیار به راهت بینند 104شمارهٔ ۳۹۸: آنم چو نمی دهی که مستان خواهند 105شمارهٔ ۳۹۹: فردا چو حساب من مسکین خواهند 106شمارهٔ ۴۰۰: از خاک چو رخت من بر افلاک نهند 107شمارهٔ ۴۰۱: چشم ارتن خویش غرقه در خون بیند 108شمارهٔ ۴۰۲: مسکین دلم از هجر تو آن می بیند 109شمارهٔ ۴۰۳: گر خسته دلی شبی به غم بنشیند 110شمارهٔ ۴۰۴: ای دل هوست به گفتگو ننشیند 111شمارهٔ ۴۰۵: گه گریه ز مهرت آشنائی بدهد 112شمارهٔ ۴۰۶: تا چرخ زمین را مدد از خور ندهد 113شمارهٔ ۴۰۷: گفتم به یکی کله که خاکش فرسود 114شمارهٔ ۴۰۸: ظلم است کز اوست عقل و دین ناخشنود 115شمارهٔ ۴۰۹: تا هجر تو داغ دل ریشم فرمود 116شمارهٔ ۴۱۰: آن دل که به دوری تو خرسند بود 117شمارهٔ ۴۱۱: روزی که ز عشق من ملالت نبود 118شمارهٔ ۴۱۲: می جز ز کف تو نوش لب خوش نبود 119شمارهٔ ۴۱۳: ایزد چو به قهر دوزخت تافته بود 120شمارهٔ ۴۱۴: شاها فلک از در فسوس تو بود 121شمارهٔ ۴۱۵: تا جان دارم غمت ز جانم نرود 122شمارهٔ ۴۱۶: درد تو ز دل به داغ هجران نرود 123شمارهٔ ۴۱۷: ای نفس اگر خاک تو بر باد شود 124شمارهٔ ۴۱۸: در چشم سپهر سرمه شرم شود 125شمارهٔ ۴۱۹: ماهی که به مهرش دل خور گرم شود 126شمارهٔ ۴۲۰: کاری فلکا از تو میسر نشود 127شمارهٔ ۴۲۱: از خوی بدت که هیچ بهتر نشود 128شمارهٔ ۴۲۲: هرگز هوست زین دل مستم نشود 129شمارهٔ ۴۲۳: هرگز ز تو میل و آرزویم نشود 130شمارهٔ ۴۲۴: ریش دل من به هجر تو به نشود 131شمارهٔ ۴۲۵: خون گر ز لقب تاشی ات آگاه شود 132شمارهٔ ۴۲۶: با هر که دلم به مهر پیوسته شود 133شمارهٔ ۴۲۷: حاشا که به بوسه خالت آلوده شود 134شمارهٔ ۴۲۸: تا سوسن آزاد زبان در تو کشید 135شمارهٔ ۴۲۹: زان سیم وزری که در دم گاز آید 136شمارهٔ ۴۳۰: شبها که دلم بی تو به فریاد آید 137شمارهٔ ۴۳۱: هر باد که از جانب بغداد آید 138شمارهٔ ۴۳۲: گر بر دلم از جور تو صد تیر آید 139شمارهٔ ۴۳۳: ابروی ترا ز ماه نو ننگ آید 140شمارهٔ ۴۳۴: از لطف تو قد سرو را حال آید 141شمارهٔ ۴۳۵: نه کار به آب دیده بر می آید 142شمارهٔ ۴۳۶: در نامه ز بس غم که به هر می آید 143شمارهٔ ۴۳۷: چون یاد ز یار دلکشم می آید 144شمارهٔ ۴۳۸: هر شب چو رهی زبون زغم می آید 145شمارهٔ ۴۳۹: گل آب شد از شرم چو روی تو بدید 146شمارهٔ ۴۴۰: دی گفت نهفته رخ چو در راهم دید 147شمارهٔ ۴۴۱: گر روی تو را چو آینه بتوان دید 148شمارهٔ ۴۴۲: گر دون ز تو هیچ راز مستور ندید 149شمارهٔ ۴۴۳: در ماتم شمس از شفق خون بچکید 150شمارهٔ ۴۴۴: دیدمش خوی از گل ترش می بارید 151شمارهٔ ۴۴۵: از بهر خدا به چشم جانش نگرید 152شمارهٔ ۴۴۶: یار از پی کار مشکلم می گرید 153شمارهٔ ۴۴۷: شمعی که ز سوز دل حزین می گرید 154شمارهٔ ۴۴۸: تا جان دارم دلم به کویت پوید 155شمارهٔ ۴۴۹: از جور تو دلبر ز دلم نیست خبر 156شمارهٔ ۴۵۰: از قطره آب رخنه گردد مرمر 157شمارهٔ ۴۵۱: نه صبر که تا به صلح باز آید یار 158شمارهٔ ۴۵۲: چشمی دارم چو ابر دی گوهر بار 159شمارهٔ ۴۵۳: بی وصل تو جان نخواهم ای زیبا یار 160شمارهٔ ۴۵۴: بر سر مزن آن دست بلورین زنهار 161شمارهٔ ۴۵۵: اندیشه عشقت دم سرد آرد بار 162شمارهٔ ۴۵۶: ای دوست تو غم با من غمساز گذار 163شمارهٔ ۴۵۷: آزرده مکن دل از من ای مه زنهار 164شمارهٔ ۴۵۸: هر شب چو وزد بر دل من باد سحر 165شمارهٔ ۴۵۹: هر صبح شوم به خلوت آباد سحر 166شمارهٔ ۴۶۰: بر ما رقم خطا کشیدی آخر 167شمارهٔ ۴۶۱: عشق آمد و تازه کرد ریشم دیگر 168شمارهٔ ۴۶۲: ای نام من از عشق تو دیوانه شهر 169شمارهٔ ۴۶۳: حالیست عجب با توام ای طیره حور 170شمارهٔ ۴۶۴: آخر ز من ای عهد شکن یادآور 171شمارهٔ ۴۶۵: ای دل زر و جاه از اهل دنیا مپذیر 172شمارهٔ ۴۶۶: ای چون تو جوان نبوده در عالم پیر 173شمارهٔ ۴۶۷: یارب غم دلبر ز روانم برگیر 174شمارهٔ ۴۶۸: در کینه به جان بکوش و رک باز مگیر 175شمارهٔ ۴۶۹: با جوز عروس حجله بستند و سریر 176شمارهٔ ۴۷۰: زان سوز که از تو دارم ای شمع طراز 177شمارهٔ ۴۷۱: ازبیخوابی در دل شبهای دراز 178شمارهٔ ۴۷۲: یکدم نشوی با من مسکین دمساز 179شمارهٔ ۴۷۳: برقی بودی که جستی ای مایه ناز 180شمارهٔ ۴۷۴: تا کی بود این فریب و مکر ای بد سا ...181شمارهٔ ۴۷۵: چون رشته تنم به تاب هجران مگذار 182شمارهٔ ۴۷۶: چون روی نمود بخت و وصل آمد ساز 183شمارهٔ ۴۷۷: نومید بدم ز دیدنت عمر دراز 184شمارهٔ ۴۷۸: شمعم که ز دوری تو ای مایه ناز 185شمارهٔ ۴۷۹: شد جان عطا ز اوج گردون به فراز 186شمارهٔ ۴۸۰: آغاز غم تو ماجرائیست دراز 187شمارهٔ ۴۸۱: گفتم ای اجل با تو ستیزد هرگز 188شمارهٔ ۴۸۲: شمعم که ز دوری تو ای جان افروز 189شمارهٔ ۴۸۳: دل می گسلد ز عشق زنجیر هنوز 190شمارهٔ ۴۸۴: در چشم من است آن رخ رخشنده هنوز 191شمارهٔ ۴۸۵: ای دوست در آن شکایتی یانه هنوز 192شمارهٔ ۴۸۶: ای دوست ز دوست تا توانی مگریز 193شمارهٔ ۴۸۷: ای نفس مزن به جور و بیداد نفس 194شمارهٔ ۴۸۸: جانا شکری زان لب شیرینم بس 195شمارهٔ ۴۸۹: در عشق خیال تو مرا محرم بس 196شمارهٔ ۴۹۰: ای صبح رخ از سوز شب تار بترس 197شمارهٔ ۴۹۱: گفتم به تو از ناله درویش بترس 198شمارهٔ ۴۹۲: درمان چو نجوئیم به دل درد مباش 199شمارهٔ ۴۹۳: ای تن ز شب دراز دلسوز مباش 200شمارهٔ ۴۹۴: گر عاشقی انده کش هجران می باش 201شمارهٔ ۴۹۵: یک یک هنرم بین و گنه ده ده بخش 202شمارهٔ ۴۹۶: سبحان لله قد و خط و رخسارش 203شمارهٔ ۴۹۷: سوگند به خاک قامت چالاکش 204شمارهٔ ۴۹۸: دلخسته ام از شنیدن احوالش 205شمارهٔ ۴۹۹: شمعی که ازوست عیش می خوران خوش 206شمارهٔ ۵۰۰: ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش 207شمارهٔ ۵۰۱: ای چون لب شیرین تو دشنام تو خوش 208شمارهٔ ۵۰۲: سیلاب ز جوی دیده راندم شب دوش 209شمارهٔ ۵۰۳: خوش باش به هر حال و مشو بیش اندیش 210شمارهٔ ۵۰۴: ای روی تو آراسته بی آرایش 211شمارهٔ ۵۰۵: ای جور تو از صبر من غمگین بیش 212شمارهٔ ۵۰۶: اکنون که تهی ست منزل من ز نشاط 213شمارهٔ ۵۰۷: از آتش دل شدم شب افروز چو شمع 214شمارهٔ ۵۰۸: جانا رخ من زرد شدا ز گرد فراق 215شمارهٔ ۵۰۹: خون کرد دلم را چو دل لاله فراق 216شمارهٔ ۵۱۰: عهد من دل شکسته زینگونه سبک 217شمارهٔ ۵۱۱: از نظم تباه دل نمی داری تنگ 218شمارهٔ ۵۱۲: ای سنگدل ار کوه ثباتی و درنگ 219شمارهٔ ۵۱۳: دلهاست ز چشم و دهن تنگ تو تنگ 220شمارهٔ ۵۱۴: نه عمر عزیز داد یک راحت دل 221شمارهٔ ۵۱۵: ره جوی و مکن تکیه بر این منزل گل 222شمارهٔ ۵۱۶: هرگز ز تو نگلسم محال است محال 223شمارهٔ ۵۱۷: ای یار چو اندیشه و مونس چو خیال 224شمارهٔ ۵۱۸: گشتم ز جفای فلک و گردش سال 225شمارهٔ ۵۱۹: رسوا شدم از دیده و شیدا از دل 226شمارهٔ ۵۲۰: ای کرده پر از خاک جفا مفرش دل 227شمارهٔ ۵۲۱: در عشق توام نه صبر برخاست نه دل 228شمارهٔ ۵۲۲: برخیز که غنچه در قماط است ای دل 229شمارهٔ ۵۲۳: این عمر کز و هست ملالی حاصل 230شمارهٔ ۵۲۴: آنکو رقم قضا بزد پیش از عقل 231شمارهٔ ۵۲۵: از عشق عنا یافتم از مهر الم 232شمارهٔ ۵۲۶: این کوزه که پر آب حیات است مدام 233شمارهٔ ۵۲۷: هر آه که من به صبحگاهی زده ام 234شمارهٔ ۵۲۸: من نیستم آن کسی که هستی طلبم 235شمارهٔ ۵۲۹: دوش از تو چو ناامید برگردیدم 236شمارهٔ ۵۳۰: هر چند که در تو بیشتر می نگرم 237شمارهٔ ۵۳۱: گفتی که به فریاد رسی یکبارم 238شمارهٔ ۵۳۲: دی گفت ز روی آزمون دلدارم 239شمارهٔ ۵۳۳: تا چند دریغ قلم رانده خورم 240شمارهٔ ۵۳۴: بر من چو گذر کند بت کشمیرم 241شمارهٔ ۵۳۵: نز روزه فرض و مستحب می ترسم 242شمارهٔ ۵۳۶: تا چند جفای این غم آباد کشم 243شمارهٔ ۵۳۷: زین دام بلا که در وی افتاد دلم 244شمارهٔ ۵۳۸: از بسکه رسد زخم غمت سوی دلم 245شمارهٔ ۵۳۹: شمعم که ز تست جانم ای جانانم 246شمارهٔ ۵۴۰: ترسم که شبی سحر دعائی بکنم 247شمارهٔ ۵۴۱: هجر تو تباه کرد حالم چکنم 248شمارهٔ ۵۴۲: در از لب گوهر شکنش می خواهم 249شمارهٔ ۵۴۳: هنگام وداع تا به منزل رفتیم 250شمارهٔ ۵۴۴: ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم 251شمارهٔ ۵۴۵: ای چرخ ز گردش تو خرسند نیم 252شمارهٔ ۵۴۶: هر شب چو شباهنگ بگرید با من 253شمارهٔ ۵۴۷: در عشق تو کس تاب نیارد جز من 254شمارهٔ ۵۴۸: نه کارگر است چاره سازی با تو 255شمارهٔ ۵۴۹: آمد بنشست، گفت برخیز و برو!256شمارهٔ ۵۵۰: ما را نبود دلی که کار آید ازو 257شمارهٔ ۵۵۱: جانکاه منی و دل فزای همه ای 258شمارهٔ ۵۵۲: ای دل ز می غرور مستی تا کی 259شمارهٔ ۵۵۳: از سادگی و سلیمی و مسکینی 260شمارهٔ ۵۵۴: هر دم ز من دلشده بیزار شوی 261شمارهٔ ۵۵۵: نه عشق شنیده ام بدین رسوائی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ