کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فتنه از چرخ و قیامت ز زمین برخیزد

    اگر آن چشم کمان کش به کمین برخیزد

    ای بسا خانه! که بر اسب شود تنگ و سوار

    تا سواری چو تو از خانهٔ زین برخیزد

    چشم و رخسار پریوش، که تو داری امروز

    روز فردا مگر از خلد برین برخیزد

    باغبان قد ترا دید و همی گفت به خود:

    سرو دیگر چه نشانیم؟ گر این این برخیزد

    بهر بوسیدن پای تو سر و روی مرا

    سر آن نیست که از روی زمین برخیزد

    تخت ضحاک تو داری، که دو گیسوی دراز

    چون دو مارت ز یسار و ز یمین برخیزد

    آنکه سرمست شبی پیش تو بتواند خفت

    نیست هشیار که تا روز پسین برخیزد

    قد و بالای چنان راست مخالف ز چه شد؟

    با دل من که چو گویم: بنشین برخیزد

    ماه تا روی ترا دید و برو دل بنهاد

    بیم آنست که با مهر به کین برخیزد

    در سر زلف تو هر چینی شهری هندوست

    که شنید این همه هندو؟ که ز چین برخیزد

    اوحدی را به رخت دل نه شگفت ار برخاست

    که به روی تو عجب نیست که دین برخیزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha