کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو تیغ بر کشد آن بی‌وفا به قصد سرم

    دلم چو تیر برابر رود که: من سپرم

    به کوی او خبر من که می‌برد؟ که دگر

    غم تو کوی به کویم ببرد و دربدرم

    به یاد روی تو مشغولم آن چنان، که نماند

    مجال آنکه به خود، یا به دیگری، نگرم

    فراق آن رخ آبی به کار باز آورد

    که هم نشان وجودم ببرد و هم اثرم

    هزار دوزخ و دریا برون توان آورد

    ز آتش دل سوزان و آب چشم ترم

    به مرد و زن خبر درد من رسید، ولی

    تو آن دماغ نداری که بشنوی خبرم

    غم تو کرد پراگنده کار ما آخر

    نگفته‌ای که: غم کار اوحدی بخورم؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha