به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دل میبرد امشب ز من آن ماه، بگیرید
دزدست و شب تیره، برو راه بگیرید
اندر پی او آه منست آتش سوزان
گر شمع فرو میرد، ازین آه، بگیرید
گردن نکند نرم به فریاد و به زاری
او را ز چپ و راست با کراه بگیرید
ناگه دل من برد، چو آگه شدم، او را
آگاه کنید از من و ناگاه بگیرید
این قصه درازست، مگویید: چه کرد او؟
گویید: دلی گم شد و کوتاه بگیرید
گر زلف چو شستش به کف افتد ز رخ و لب
یک بوسه و ده بوسه، نه، پنجاه بگیرید
تا زندهام او را برسانید به من باز
چون مرده شوم، خواه بشد، خواه بگیرید
زندان دل ما همه چاه زنخ اوست
دلهای گریزنده در آن چاه بگیرید
او گر ندهد داد دل اوحدی امشب
فردا به در آیید و در شاه بگیرید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.