کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هنوزم از مژه، کار سحاب می‌آید
    هنوز دجله به چشمم سراب می‌آید
    ز دل به جز کف خاکستری نماند و هنوز
    نفس ز سینه چو دود از کباب می‌آید
    به آفتاب هم این خیرگی گمانم نیست
    که با فروغ رخت از نقاب می‌آید
    کسی که دی ز مقیمان کعبه بود، امروز
    ز راه میکده مست و خراب می‌آید
    کسی که رفته به دریای عشق، می‌داند
    که کار سیل ز یک قطره آب می‌آید
    درین محیط ز انداز موج دانستم
    که بر سفینه شکست از حباب می‌آید
    نسیم زلف تو بر گل وزیده پنداری
    که بوی نافه چین از گلاب می‌آید
    ز ره به وعده وصل بتان مرو قدسی
    که تشنه با لب خشک از سراب می‌آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha