کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخ تو تا شده غایب به صورت از نظرم
    کمر به دشمنی خواب بسته چشم ترم
    فلک ز رشک جدا کردم از تو، ورنه هنوز
    نبود وقت جدایی و موسم سفرم
    فراق در گلویم ریخت زهر غم چندان
    که گشت معدن الماس، سینه و جگرم
    به دیده غنچه کند کار خنجر و پیکان
    جدا ز دوست گر افتد به بوستان گذرم
    مار به مهر تو پیدا شد آنقدر دشمن
    که روز و شب ز گریبان خویش بر حذرم
    ز گشت چرخ، سرم گر چو خاک فرساید
    هوای وصل تو بیرون نمی‌رود ز سرم
    جدا ز صبح وصال تو در شب هجران
    انیس گریه و دمساز ناله سحرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha