کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو و گشت چمن ای گل، من و کاشانه خویش
    خاطرم ساخته چون جغد به ویرانه خویش
    گر قرارت نبود پهلوی من جرم تو نیست
    شعله بی‌طاقتی آموخت ز پروانه خویش
    شکر آن طره چه گوییم، که هرگز ننهاد
    منت سلسله بر گردن دیوانه خویش
    قدمی رنجه کن ای دوست، که چون مردم چشم
    کردم آراسته از لخت جگر، خانه خویش
    آنکه بر زلف خود از ناز تغافل دارد
    موبه‌مو یافته حال دلم از شانه خویش
    غرق خون چون ورق لاله بود اوراقش
    هر کتابی که کنم خطبه‌اش افسانه خویش
    ناله خشک‌لبان را اثری هست، ازان
    قدسی انگشت زند بر لب پیمانه خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha