کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسی چون سایه افتادم به پای سرو آزادش
    ز خاکم برنمی‌دارد، نمی‌دانم چه افتادش
    خوشم کز کوی او قاصد چو آمد، برنمی‌گردد
    چو آید بوی گل، نتوان به گلشن پس فرستادش
    کند روح شهیدان طوف بسملگاه صیدی را
    که بی جذب کمند آرد به پای تیغ، صیادش
    نمی‌خواهم که یک ساعت شود فارغ ز آزارم
    مبادا دیگری خود را زند بر تیغ بیدادش
    چه بخت است این، که گر دامان کوه بیستون گردد
    کف اقبال خسرو می‌کشد از چنگ فرهادش
    کمین بازیچه از نیرنگ عشق این است قدسی را
    که لب نگشود و گوش عالمی پر شد ز فریادش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha