کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا پریشان به رُخ آن زلف سمن ساست تو را

    جمع اسباب پریشانی دلهاست تو را

    دست بردی به رخ از شرم و حریفان گفتند

    که تو مو سائی و عزم ید بیضاست تو را

    همچو ترسا بچگان عود و صلیب افکندی

    یا حمایل زد و سو زلف چلیپاست تو را

    قبلهٔ خلق بود گوشهٔ ابروی تو زان

    کعبه و میکده و دیر و کلیساست تو را

    سرو را به تو چه نسبت، مه نو را چه نشان

    قامتی مُعتدل و طلعت زیباست تو را

    سر کوی تو بود محشر خونین کفنان

    خود به بام آی اگر میل تماشاست تو را

    بتولاّت صبوحی به دو عالم زده پای

    با چنین دوست بگو از چه تبرّاست تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha