به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
جلوهٔ روی تو آفتاب ندارد
نشئهٔ ماء تو را شراب ندارد
طرّه مده پیچ و تاب، باز کن از هم
غالیه آنقدر پیچ تاب ندارد
زلف تو بر روی تو بود، عجبی نیست
هر بچه ای ز آتش، اجتناب ندارد
ما همه دیوانهٔ توئیم، که مجنون
روز جزا پرسش و حساب ندارد
پیر و جوان عاشق جمال تو هستند
عشق، تخصّص به شیخ و شاب ندارد
عاشقی آموز از جمال نکویان
عشق بتان، دفتر و کتاب ندارد
عشق تو دل برد یک نظاره که کردم
عشق، مگر شور و انقلاب ندارد؟
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.