کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی توقف من از این شهر به در خواهم رفت
    ر بی تردد ز پی بار به سر خواهم رفت
    بارها بار گران بر دل و جان بر کف دست
    رفته ام از پی مقصود و دگر خواهم رفت
    ای عزیزان که ندارید سر همراهی
    به اجازت که هم اکنون به سفر خواهم رفت
    با وجود تن بیمار و گرانباری عشق
    صبحدم در عقب باد سحر خواهم رفت
    تا کنم دیده غمدیده به رویش روشن
    پیش آن شمع دل اهل نظر خواهم رفت
    بوی جمعیت از آن راهگذر می آید
    من بدان بوی بر آن راهگذر خواهم رفت
    ناز مین بوس در شاه جهان دریابم
    اندر این ره چو فلک زیر و زبر خواهم رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha