به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۶۶۰: به حسن خلق بستان دل ز عشاق

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به حسن خلق بستان دل ز عشاق
که وجه احسن آمد حسن اخلاق
گل از روی تو گوئی نسخه گیرست
که جمعش آمد از هر گونه اوراق
دل از سودای آن ابرو عجب نیست
که نکند سود دارد مابه ها طاق
کمال ار گفتی از دل غرق خونم
بیان واقعی کردی به اغراق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۵۹: زهی بدایت حسن رخنه نهایت لطف 2شمارهٔ ۶۶۰: به حسن خلق بستان دل ز عشاق 3شمارهٔ ۶۶۱: به مسجد هفته از تو کجا یک سجدة لا ...4شمارهٔ ۶۶۲: طبیب عشق به خون گو بساز شربت عاشق 5شمارهٔ ۶۶۳: هوای وصل تو دارد غریق بحر فراق 6شمارهٔ ۶۶۴: ز حسرت خاک شد این چشم غمناک 7شمارهٔ ۶۶۵: اگرچه دور بود از تو مه به صد فرسن ...8شمارهٔ ۶۶۶: نارگی می جنبدم در تن چو چنگ 9شمارهٔ ۶۶۷: ز رویم وقت کشتن می رود رنگ 10شمارهٔ ۶۶۸: ای رایت جمال تو نقش نگین دل 11شمارهٔ ۶۶۹: ای ورق گل بهشت از رخ نازکت خجل 12شمارهٔ ۶۷۰: به زلف و خال تو کردی خون خویش سبی ...13شمارهٔ ۶۷۱: بی تو مرا خواب و خیال وصال 14شمارهٔ ۶۷۲: پری به حسن و لطافت نداشت با همه ح ...15شمارهٔ ۶۷۳: زاهد شهرم ز رندی می کند هر دم سؤا ...16شمارهٔ ۶۷۴: مرو مایل به قد تست چه حاجت به دلی ...17شمارهٔ ۶۷۵: عشق حرفی ست که دال است بر آیات کم ...18شمارهٔ ۶۷۶: گر چشم شوخ نست به عاشق کشی مثل 19شمارهٔ ۶۷۷: لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال 20شمارهٔ ۶۷۸: مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاص ...21شمارهٔ ۶۷۹: مرا گویند عاشق گرد و بیدل 22شمارهٔ ۶۸۰: نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل 23شمارهٔ ۶۸۱: نیست کس را به حسن روی تو قیل 24شمارهٔ ۶۸۲: آن دهان را بدو لب قند مکرر گفتم 25شمارهٔ ۶۸۳: از لب او تاخیری بافتیم 26شمارهٔ ۶۸۴: از لب و زلف او نشان جستم و باز یا ...27شمارهٔ ۶۸۵: ای بخت بارینی که به باران رسانیم 28شمارهٔ ۶۸۶: ای زنگیان زلف ترا شاه چین غلام 29شمارهٔ ۶۸۷: با تو از دل نشانه یافته ام 30شمارهٔ ۶۸۸: باز در آن کو گذری بافتم 31شمارهٔ ۶۸۹: باز در عشق یکی دل به غلامی دادم 32شمارهٔ ۶۹۰: باز می بیخودی بروی تو خوردیم 33شمارهٔ ۶۹۱: بیوی خویش گردان زنده بازم 34شمارهٔ ۶۹۲: بحمدالله که دیگر بر روی دوستانه د ...35شمارهٔ ۶۹۳: به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کر ...36شمارهٔ ۶۹۴: به درد تو جز ناله همدم ندارم 37شمارهٔ ۶۹۵: بر آمد جان ز شوق آن دهانم 38شمارهٔ ۶۹۶: بسی درد از غم عشقت کشیدم 39شمارهٔ ۶۹۷: بکش به ناز مرا ای به غمزه آفت مرد ...40شمارهٔ ۶۹۸: بگذار تا به گلشن روی تو بگذریم 41شمارهٔ ۶۹۹: بیا ساقی که بیخ غم به دور گل بران ...42شمارهٔ ۷۰۰: بی تو نفسی که زنده مانم 43شمارهٔ ۷۰۱: پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم 44شمارهٔ ۷۰۲: تا خانه دل جای نمنای تو کردیم 45شمارهٔ ۷۰۳: تا دست به زلف بار بردیم 46شمارهٔ ۷۰۴: ترا بر دیده من جاست گفتم 47شمارهٔ ۷۰۵: ترا چون چشم خود دیگر به مردم دید ...48شمارهٔ ۷۰۶: ترا در دل وفا باشد چه دانم 49شمارهٔ ۷۰۷: ترا شوخ اندک وفا گفته ایم 50شمارهٔ ۷۰۸: را که هست ز ساعد در آستین پرسیم 51شمارهٔ ۷۰۹: ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم 52شمارهٔ ۷۱۰: جان دارم و دل دارم سر دارم و زر د ...53شمارهٔ ۷۱۱: چرا رنجید بار از من گناه خود نمی ...54شمارهٔ ۷۱۲: چون روز روشن است که ما رند و عاشق ...55شمارهٔ ۷۱۳: چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم ب ...56شمارهٔ ۷۱۴: چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر ...57شمارهٔ ۷۱۵: چه خوش بود آن شبی کز در در آمد با ...58شمارهٔ ۷۱۶: چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو ...59شمارهٔ ۷۱۷: چه رنجم از تو گر کشتی به نازم 60شمارهٔ ۷۱۸: حقوق ناز و عتاب حبیب من دانم 61شمارهٔ ۷۱۹: خال ب نسته داغ جانم 62شمارهٔ ۷۲۰: خیال چشم و ابرویت شبی در خواب مید ...63شمارهٔ ۷۲۱: دارم آن سر که سر زلف نگاری گیرم 64شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم 65شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش د ...66شمارهٔ ۷۲۴: دل برفت از دست ما تنها نه دل دلدا ...67شمارهٔ ۷۲۵: دل ز چشم او به نازی مست شد بی خوی ...68شمارهٔ ۷۲۶: دل گرفت از بتان به رویم 69شمارهٔ ۷۲۷: دل نیست بدستم بر دلیر چه فرستم 70شمارهٔ ۷۲۸: دوش آرزونی شکسته بودم 71شمارهٔ ۷۲۹: دوش با خود ترانه می گفتم 72شمارهٔ ۷۳۰: دوش بی روی تو روی از خون دل برداش ...73شمارهٔ ۷۳۱: رحمت آری و کنی چاره این درد نهانم 74شمارهٔ ۷۳۲: رخ بپوشید و جگره میسوزدم 75شمارهٔ ۷۳۳: رخت رشک قمر گفتیم گفتیم 76شمارهٔ ۷۳۴: رفت از دست من آن زیبانگاری چون کن ...77شمارهٔ ۷۳۵: روز عید است و من امروز بر آن در م ...78شمارهٔ ۷۳۶: روز نشاطست و عیش باده بیارید و جا ...79شمارهٔ ۷۳۷: روز وشب از غم عشق تودر اندیشه درم 80شمارهٔ ۷۳۸: رویت گل سیراب نگوئیم چه گوئیم 81شمارهٔ ۷۳۹: ز ابرویت به محراب نیازم 82شمارهٔ ۷۴۰: زیر لب قند مکرر سخنت را گفتم 83شمارهٔ ۷۴۱: ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم 84شمارهٔ ۷۴۲: سالها شد که در تک و پوییم 85شمارهٔ ۷۴۳: سحر خروش کنان بر درت گذر کردیم 86شمارهٔ ۷۴۴: سر بر در توأم بنگر سربلندیم 87شمارهٔ ۷۴۵: سر زلف تو کرد آخر به سودانی گرفتا ...88شمارهٔ ۷۴۶: سر که بر پای تو بنهادم از آن بردا ...89شمارهٔ ۷۴۷: شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم 90شمارهٔ ۷۴۸: شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ...91شمارهٔ ۷۴۹: شبی که بی رخ آن شمع مه جبین باشم 92شمارهٔ ۷۵۰: شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم 93شمارهٔ ۷۵۱: صحبت عاشق و حبیب بهم 94شمارهٔ ۷۵۲: صحبت بار بهشتی ست پر از ناز و نعی ...95شمارهٔ ۷۵۳: صد جان ز لبت بوام گیرم 96شمارهٔ ۷۵۴: صفت زلف کجت راست نباید به قلم 97شمارهٔ ۷۵۵: عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم 98شمارهٔ ۷۵۶: عمریست کز دیار تو محروم مانده ایم 99شمارهٔ ۷۵۷: عمریست که از خلوته در میکده مسئور ...100شمارهٔ ۷۵۸: عید می آید و وقتست که در مه نگریم 101شمارهٔ ۷۵۹: غم دوست من مغتنم می شمارم 102شمارهٔ ۷۶۰: قدحی بیار ساقی که ز تویه شرمسارم 103شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پی ...104شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم 105شمارهٔ ۷۶۳: گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم 106شمارهٔ ۷۶۴: گر تو سر خواهی ز من سر با تو ببار ...107شمارهٔ ۷۶۵: گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم 108شمارهٔ ۷۶۶: گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم 109شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در ...110شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر ک ...111شمارهٔ ۷۶۹: گر کام خود از لبت بگیرم 112شمارهٔ ۷۷۰: گر گذاری که با تو در نگویم 113شمارهٔ ۷۷۱: اگر من از عشق آن دو رخ میرم 114شمارهٔ ۷۷۲: گفت دلدارم که از هجران دلت خون می ...115شمارهٔ ۷۷۳: گفت بار از غیر ما پوشان نظر گفتم ...116شمارهٔ ۷۷۴: ما از نو سخنور جهانیم 117شمارهٔ ۷۷۵: ما از شراب و شاهد صد بار توبه کرد ...118شمارهٔ ۷۷۶: ما از لب تو کام ندیدیم و گذشتیم 119شمارهٔ ۷۷۷: ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم 120شمارهٔ ۷۷۸: ما به سودای تو دامن ز جهان در چید ...121شمارهٔ ۷۷۹: ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم 122شمارهٔ ۷۸۰: ما خانه دل جای تمنای تو کردیم 123شمارهٔ ۷۸۱: ما در حریم مجلس عشاق محرمیم 124شمارهٔ ۷۸۲: ما درین شهر به دام صنمی در بندیم 125شمارهٔ ۷۸۳: ما را سر آنست که در پای تو افتیم 126شمارهٔ ۷۸۴: ما رند و قلندر صفت و عاشق و مستیم 127شمارهٔ ۷۸۵: ما ز سگان درت بیشتر و کمتریم 128شمارهٔ ۷۸۶: ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم 129شمارهٔ ۷۸۷: مرا گویند باران کیست بار تو چرا گ ...130شمارهٔ ۷۸۸: مریض عشقم و درد تو دارم 131شمارهٔ ۷۸۹: من ازین خرقه آلوده که در بر دارم 132شمارهٔ ۷۹۰: من برین در بندهام تا زنده ام 133شمارهٔ ۷۹۱: من ترا مانده به هر بار کجا بار شو ...134شمارهٔ ۷۹۲: من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام 135شمارهٔ ۷۹۳: من دل خسته به درد تو دوا یافته ام 136شمارهٔ ۷۹۴: من ز بویش بیخوده و دیوانه ام 137شمارهٔ ۷۹۵: من ز جانان به جان گریخته ام 138شمارهٔ ۷۹۶: من ز غمت خرم و به یاد تو شادم 139شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزن ...140شمارهٔ ۷۹۸: من طاقت دوری ز رخ یار ندارم 141شمارهٔ ۷۹۹: من که از وصل تو ای دوست جدا می با ...142شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم 143شمارهٔ ۸۰۱: من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار ...144شمارهٔ ۸۰۲: مهی نشست خیال رخت به خانه چشم 145شمارهٔ ۸۰۳: نام آن لب به خط سبز به جانی دیدم 146شمارهٔ ۸۰۴: نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم 147شمارهٔ ۸۰۵: نقد جان چیست که در دامن جانان ریز ...148شمارهٔ ۸۰۶: نیست جز غم بینو خوردن دیگرم 149شمارهٔ ۸۰۷: وصف دهن تنگ تو من هیچ نگویم 150شمارهٔ ۸۰۸: هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم 151شمارهٔ ۸۰۹: هر شبی خاک درت از گریه پر خون می ...152شمارهٔ ۸۱۰: هرگاه که به ناکامی دور از لب بار ...153شمارهٔ ۸۱۱: بار اشکم دید و شد بر من رحیم 154شمارهٔ ۸۱۲: یار من بار دگر می طلبد دانستم 155شمارهٔ ۸۱۳: بار هر چند به ناحق طلبه آزارم 156شمارهٔ ۸۱۴: یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم 157شمارهٔ ۸۱۵: آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین 158شمارهٔ ۸۱۶: آمد درون دل غمت دیگر نمی آید برون 159شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن 160شمارهٔ ۸۱۸: امروز بحمدالله فارغ شدم از دشمن 161شمارهٔ ۸۱۹: ای بدل نزدیک و دور از دیدن گریان ...162شمارهٔ ۸۲۰: ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر ...163شمارهٔ ۸۲۱: ای عادت قدیمت دلهای ما شکستن 164شمارهٔ ۸۲۲: ای غمت آرام جان عاشقان 165شمارهٔ ۸۲۳: ای غمت فوت جان سوختگان 166شمارهٔ ۸۲۴: ای لبت چون شکر و نقل دهان نیز چنا ...167شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد م ...168شمارهٔ ۸۲۶: با درد تو آرمید نتوان 169شمارهٔ ۸۲۷: بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان 170شمارهٔ ۸۲۸: بدیده سوی تو حیف آیدم گذر کردن 171شمارهٔ ۸۲۹: برخ قدر گل و گلزار بشکن 172شمارهٔ ۸۳۰: بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن 173شمارهٔ ۸۳۱: برگ گل خواندمش از لطف برنجید ز من 174شمارهٔ ۸۳۲: تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوا ...175شمارهٔ ۸۳۳: ترک دل گفت آن دو چشم و دل ز تیر غ ...176شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و ...177شمارهٔ ۸۳۵: چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن 178شمارهٔ ۸۳۶: چه خوش است از تو بوس بخوشی نیاز ک ...179شمارهٔ ۸۳۷: حدیث بار شیرین لب نگنجد در دهان م ...180شمارهٔ ۸۳۸: خاک پایت دوست دارد روی من 181شمارهٔ ۸۳۹: خبری بافتم از بار مپرسید ز من 182شمارهٔ ۸۴۰: خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان 183شمارهٔ ۸۴۱: خوشا در کوی دلبر آرمیدن 184شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن 185شمارهٔ ۸۴۳: خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ...186شمارهٔ ۸۴۴: داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیری ...187شمارهٔ ۸۴۵: در سر زنجیر زلف او من بی عقل و دی ...188شمارهٔ ۸۴۶: دلا نحفه جان به جانان رسان 189شمارهٔ ۸۴۷: دل است جایش و با دیده فتاده به خو ...190شمارهٔ ۸۴۸: دلبر نازک دل من هر زمان رنجد ز من 191شمارهٔ ۸۴۹: دل که میرفت ز خود چون نرود باز چن ...192شمارهٔ ۸۵۰: دلم را صبر ممکن نیست از روی نکو ک ...193شمارهٔ ۸۵۱: دل من عاشق باریست که گفتن نتوان 194شمارهٔ ۸۵۲: دل نثار زلف جانان کرد جان خویشتن 195شمارهٔ ۸۵۳: دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من 196شمارهٔ ۸۵۴: راز عشقت ز دل آمد به زبان 197شمارهٔ ۸۵۵: روی او از زلف دیدن می توان 198شمارهٔ ۸۵۶: زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد ب ...199شمارهٔ ۸۵۷: زنشاط و عیش بادا لب تو همیشه خندا ...200شمارهٔ ۸۵۸: زیر پا دامن کشان زلف دوتای او ببی ...201شمارهٔ ۸۵۹: سرو می ماند به قد یار من 202شمارهٔ ۸۶۰: سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ا ...203شمارهٔ ۸۶۱: سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذ ...204شمارهٔ ۸۶۲: سوختی ای مرهم جانها درون ریش من 205شمارهٔ ۸۶۳: شبی خواهم چو شمعش لب گزیدن 206شمارهٔ ۸۶۴: شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون 207شمارهٔ ۸۶۵: شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش ...208شمارهٔ ۸۶۶: طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن 209شمارهٔ ۸۶۷: عاشق کیست دلم باز نخواهم گفتن 210شمارهٔ ۸۶۸: عاشقی چیست مقیم در جانان بودن 211شمارهٔ ۸۶۹: عشق حالیست که جبریل بر آن نیست ام ...212شمارهٔ ۸۷۰: قدمت آن با الف با سرو سیمین 213شمارهٔ ۸۷۱: کارم ز دست شد نظری کن بکار من 214شمارهٔ ۸۷۲: که خبر برد به بار از من مبتلای غم ...215شمارهٔ ۸۷۳: گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن 216شمارهٔ ۸۷۴: گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید ب ...217شمارهٔ ۸۷۵: گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن 218شمارهٔ ۸۷۶: ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان 219شمارهٔ ۸۷۷: مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون 220شمارهٔ ۸۷۸: من نخواهم دیده از رویت دگر برداشت ...221شمارهٔ ۸۷۹: من و محنت تو زهی راحت من 222شمارهٔ ۸۸۰: مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهروی ...223شمارهٔ ۸۸۱: میزند بر آتش دل جوش می آب اینچنین 224شمارهٔ ۸۸۲: نخواهم بیش از این از خلق راز خویش ...225شمارهٔ ۸۸۳: نمی دهد دهنت کام ما از آن لب شیری ...226شمارهٔ ۸۸۴: توش کن خواجه على رغم صراحی شکنان 227شمارهٔ ۸۸۵: په جویست آن روان در فر شیرین 228شمارهٔ ۸۸۶: نیست بازی با رخ او عشق پنهان باخت ...229شمارهٔ ۸۸۷: هر دمی با دگری ناز مکن 230شمارهٔ ۸۸۸: آنکه رنگی نیست کس را از لب رنگین ...231شمارهٔ ۸۸۹: آه که خاک راه شد دیده من براه تو 232شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو 233شمارهٔ ۸۹۱: ای حریم کعبه دل کوی تو 234شمارهٔ ۸۹۲: ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو 235شمارهٔ ۸۹۳: ای دل حکایت غم خود با صبا بگو 236شمارهٔ ۸۹۴: ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو 237شمارهٔ ۸۹۵: ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو 238شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو 239شمارهٔ ۸۹۷: بی لب ساقی مرا می فرود در گلو 240شمارهٔ ۸۹۸: چاره کس نکند غمزه خونخواره تو 241شمارهٔ ۸۹۹: چو در جان کرد و دل جا غمزه تو 242شمارهٔ ۹۰۰: دل سوی او رفت جان هم گرو برو 243شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 244شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 245شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 246شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 247شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 248شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 249شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...250شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 251شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...252شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 253شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...254شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 255شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 256شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...257شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...258شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 259شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 260شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 261شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 262شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 263شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 264شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 265شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 266شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 267شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 268شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 269شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 270شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 271شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 272شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 273شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 274شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 275شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 276شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 277شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 278شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 279شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 280شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 281شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 282شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 283شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 284شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 285شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 286شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...287شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...288شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 289شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 290شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 291شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 292شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 293شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 294شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 295شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 296شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...297شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 298شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...299شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...300شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 301شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 302شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 303شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 304شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 305شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 306شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 307شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 308شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 309شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 310شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 311شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...312شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 313شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...314شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 315شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 316شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 317شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...318شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 319شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 320شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 321شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 322شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...323شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...324شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 325شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 326شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 327شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 328شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...329شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...330شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 331شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 332شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 333شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 334شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 335شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 336شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 337شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 338شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 339شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...340شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 341شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 342شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 343شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 344شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 345شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 346شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 347شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 348شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 349شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 350شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 351شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 352شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...353شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 354شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...355شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 356شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...357شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...358شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 359شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 360شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 361شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 362شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...363شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 364شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 365شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 366شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...367شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 368شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 369شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 370شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 371شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 372شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 373شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...374شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 375شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 376شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 377شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 378شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 379شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 380شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 381شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 382شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...383شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 384شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 385شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 386شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 387شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 388شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 389شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 390شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...391شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...392شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 393شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 394شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...395شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 396شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 397شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 398شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 399شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 400شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 401شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 402شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...403شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...404شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 405شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 406شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...407شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...408شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 409شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...410شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 411شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 412شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...413شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...414شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 415شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...416شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 417شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 418شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 419شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...420شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...421شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ