به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بکوی عشق باشی شیر مردی
اگر باشد برویت گرد دردی
بروی مرد باشد گرد این درد
نخواندی این مثل گردی و مردی
خیالت گر نبودی مونس جان
دل بیکس تن تنها چه کردی
غذای عاشق مفلس غم آمد
اگر غم نیستی مسکین چه خوردی
دورنگی نیست ما را با تو الأ
همین بخت سیاه و روی زردی
درخت گل ندارد ناب سرما
نیارم زد برآن در آه سردی
کمال آنها که فکر بکر دارند
قزون از صد غزل خوانند فردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 2شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 3شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 4شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 5شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 6شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...7شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 8شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 9شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 10شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 11شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 12شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 13شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 14شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 15شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 16شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 17شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 18شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 19شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...20شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 21شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...22شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 23شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...24شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...25شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 26شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 27شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 28شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 29شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...30شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 31شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 32شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 33شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...34شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 35شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 36شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 37شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 38شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 39شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 40شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...41شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 42شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 43شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 44شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 45شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 46شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 47شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 48شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 49شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...50شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 51شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 52شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 53شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 54شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 55شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 56شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 57شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...58شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...59شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 60شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 61شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...62شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 63شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 64شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 65شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 66شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 67شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 68شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 69شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...70شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...71شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 72شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 73شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...74شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...75شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 76شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...77شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 78شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 79شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...80شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...81شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 82شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...83شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 84شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 85شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 86شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...87شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...88شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ