کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    دست بختم کوته است از دامن وصلت که هست
    پايه من سست قدرت بخت والا آمده
    گوهر طبعم نثار خاک پايت کى سزد
    گرچه از روى شرف لؤلؤى لالا آمده
    نظم من در خورد جاهت کى بود با آنکه هست
    در شعرم خوشتر از درى شعرا آمده
    اى ز آب مرحمت شسته لباس دين ما
    تا ز چرک شرک صافى و مصفا آمده
    کنج ويران جاى گنج آمد از آن مهر ترا
    در دل ويران من پيوسته مأوى آمده
    پاى مرديهاى لطفت ميرساند دمبدم
    آنچه از درگاه حق ما را تمنا آمده
    هم ز لطف خويشتن درمان درد ما بکن
    اى ز لطفت درد جانها را مداوا آمده
    اى با دل شکسته ترا کار آمده
    درد تو مرهم دل افکار آمده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha