کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گوژو به جز از تو در همه پارس
    در دل صف کین من که آراست
    این داو تو خواستی ز اول
    وین دست تو برده ای و غدراست
    با من دو چهار می زنی باش
    تا در تو رسم که مهره یکتاست
    از همت پست و قامت خرد
    اسباب بزرگیت مهیاست
    بر من به سلام برنخیزی
    عجب تو قصیر تا بدانجاست
    از رد سلام تو چه سودم
    کاندر تو سلامتی نه پیداست
    از قد و قیام تو چه خیزد
    انگار که ... پشه برپاست
    گر برخیزی نعوذبالله
    با جمله نشستگان توئی راست
    تقطیع قدت که منقطع باد
    با ... ضعیف من به لالاست
    یک وجه دگر فرازم آمد
    کآن نیز لطیفه ای از اینهاست
    تو فتنه عالمی و بنشین
    برخاستنت که را تمناست
    نقصی باشد مرا که گویند
    کز آمدن تو فتنه برخاست
    کآوازه راحت و سلامت
    در عهد تو چون مکان عنقاست
    کز بهر فساد عالمت چرخ
    زایزد به دعای نیم شب خواست
    اینها بگذار وای بر تو
    گر مظلمه ات سلام تنهاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha