کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی شهریاری که خورشید چرخ
    بود پیش رای تو چون شب پره
    قضا در مهمات ملک جهان
    ز رای تو خواهد همی مشوره
    هر آن قلب کاندر تو آورد روی
    بدیهه شود میمنه ش میسره
    ز تیغت که بر دشمنان بگذرد
    شود روی هامون چو که پر دره
    بهار آمد و پیک شادی رسید
    در این روز شادی بود می سره
    سپهر از پی بارگاه تو ساخت
    به ترتیب نوروزی نادره
    نثار درت کرد سیاره را
    ازین هفت در قصر بی کنگره
    سحرگاه خورشید را با حمل
    برآورد ازین برشده منظره
    به رسم خدم پیش خدمت کشید
    غلامی ختائی و یک سر بره
    زبزم تو خالی مباد این چهار
    ندیم و می و مطرب و مسخره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha