کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم از نکهت بادی که ز بغداد آید
    گرچه در آتش غم سوخته شد شاد آید
    بر ره باد ز شب تا به سحر منتظرم
    تا کی از جانب بغداد دگر باد آید
    راست چون چنگ که در صبح خورد باد بدو
    هر رگی زین تن نالنده به فریاد آید
    آب این دیده درپاش بود بارانش
    اگر ابری ز سپاهان سوی بغداد آید
    خوشتر آید دل ما را دم باد و دم صبح
    از پیام لب شیرین که به فرهاد آید
    خاصه کز نور رخ آن و دم این ما را
    لطف دست و دل دستور جهان یاد آید
    آن عطانام عطابخش خطاپوش که کان
    همچو دریا ز دل و دستش بر باد آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha