کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از گریبان سر نیاوردم برون تا چاک شد
    دست بر سر داشتم چندان که دستم خاک شد
    با غ بار دل ز بس آمیخت از سیلاب اشک
    دامنم پرخاک همچون دامن افلاک شد
    هیچ کس پرورده ی خود را نمی خواهد زبون
    آب و آتش را خصومت بر سر خاشاک شد
    بر سر افشانم کنون، کز بس که بر سینه زدم
    سنگ در دست من دیوانه مشت خاک شد
    هرچه می آید ز مستان می توان آن را کشید
    زیر دست دیگری نتوان به غیر از تاک شد
    یار تا از بزم می رفت، از غبار غم سلیم
    شیشه ی ساعت شده مینا، ز بس پر خاک شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha