کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حیفِ ترانه های پر از اشک آبشار
    باری نشد ترانۀ او نوش گوش سنگ
    صد حیف پنجه های بلوری موجهاش
    بیهوده می خَزَد به تنِ خزّه پوشِ سنگ
    ناخن به سنگ می زند و می زند عبث
    گردد سفید و صاف روان خونِ آبشار
    همچون گِرِه مشت خسیس وا نمی شود
    مشت گِرِه سنگ به ناخن آبشار
    این جا حباب در نظر من حباب نیست
    آبیچه کرده این قدر از پیچ و تاب آب ...
    ای زن، چرا به سنگدلی دل سپرده ای
    آخر به مثلِ آب دلت می کند حباب
    دیدی که دست از چه به موی تو می بَرَد؟
    می کابد از نشیبِ سَرَت جای پای خود
    از بته های زلف بلندت گرفته او
    ره می رود به فرق تو با پنجه های خود
    در پیکر سفید تو این پیکر سیاه
    چسپیده همچو سنگ سیه درگلوی آب
    ای زن، چرا به سنگدلی دل سپرده ای
    آخر به مثل آب دلت می کُند حباب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha