کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید


    بس روز و شب گذشت و بهار و خزان گذشت
    بس آبِ رو نماند و بسی آبِ جو نماند
    علامه گشت پهلو شبی در مزار خویش
    از درد تخته پشت که پهلو نگشته بود
    پهلوکه گشت ، گوشه چشمش گشاده شد
    آمد به خاطرش قلم و لوح و جدولش
    هر چند در قَلَمرو اوهام خُقنه بود
    لوح و قلم ز خاطرِ اعلم نرفته بود
    برخیست از زمین بخاراش چون بخار
    رفت از برای لوح و قلم و سوی خانه اش
    مه در فضا چوکاسه ای در بین آب بود
    پهلو به پهلو شهرِ نو وکهنه خواب بود
    می دید هیکلی که نبودش قیاس هیچ
    ی دید هیکلی که نبودشر شناس هیچ
    چرمینه پوش،کیپی 2 چرمینه اش بلند
    با هیئتی نبود به بخارایی خاص هیچ
    مهتاب را جبیده فرو می کشید خشت
    از طاق و در خطوطِ چلیپائی 3 رو به رو
    مانندِ استخوانِ فرو مانده در گلو
    اعلم در این خطوط و رقم چشمِ خط نداشت
    از سایۀ عمارت »میرعرب 4« گذشت
    گویا رسید تا گذر »خوابه جعفری «
    لیکن سکوت کرد و هوا خورد و بازگشت
    آنجا نیافت خانۀ خود را و شب گذشت
    پُر بود سراسر آن محل از خانۀ سفید
    اما نبودکلبۀ عرفی خاصِ او
    آن توت و تاک و آن در و آن درگه کهن
    آن غُفرۀ 5 به »حیرت 6« و »عینی 7« شناس او

    *******

    1 احمد دانش : علامه احمد مخدوم دانش ( 1827 - 1897 ) سر دفتر ادبیات معارف پروری در ماوراالنهر
    2 کیپی : کلاه روسی
    3 چلیپائی : منظور لوحه و شعارهای سریلی (روسی)
    4 میرعرب : مدرسۀ مشهور بخارا
    5 غفره : پنجره
    6 حیرت : ( 1878 - 1902 ) شاعر صاحب استعداد بخارائی
    7 عینی : صدرالدین عینی ادیب و دانشمند بزرگ بخارائی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha