فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۲۵: هر کس که به دل مهر تو مهپاره ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کس که به دل مهر تو مه پاره ندارد از هر دو جهان بهره به یکباره ندارد فریاد ز بیچارگی دل که به ناچار جز آنکه به غم ناله کند چاره ندارد هم ثابت در عشقم و هم رهرو سیار افلاک چو من ثابت و سیاره ندارد دارد دل من گر هوس خفتن در گور طفل است و بجز عادت گهواره ندارد با این همه خواری ز چه دارد سر سختی آن سست وفا گر دل چون خاره ندارد ریزد غم و افسردگیش از در و دیوار هر شهر که میخانه و میخواره ندارد در کیش من آزار دل اهل محبت جرمیست که آن توبه و کفاره ندارد با اینهمه دیوانه یکی چون من و مجنون صحرای جنون از وطن آواره ندارد فرخی یزدی