کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شکست دور سپهرم به پایمال زحیر
    بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
    همی نفر نفر آید بلا به منزل من
    ازین نفر نفر ای دوستان نفیر نفیر
    چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بی دل و زور
    ز خاک دیر نشین و ز چرخ زود مسیر
    فلک به تعزیت عمر من درین ماتم
    قبای ساده مرکز فرو زده است به قیر
    غبار رکضت این ابلق سوار او بار
    ببرد خواب و قرارم ز دیدگان قریر
    مرا چو صبح نخستین زبان ببست فلک
    چگونه حال دل خویشتن کنم تقریر؟
    مرا به صنعت اکسیر در تبه شد دل
    اگر چه آفت مغزست صنعت اکسیر
    عجب شتر دلم از روزگار اشتر فعل
    که ریش گاو گرفتم درین خراس زحیر
    چو من سلیم مزاجی شکسته دل نه رواست
    درین خرابه که یک یوسف است و پنجه پیر
    چمانه فلک از صفو خرمی است تهی
    خزانه زمی از نقد مردمی است فقیر
    پیاز وار به شمشیر هجر مثله شوند
    اگر دو دست به یک پیراهن برند چو سیر
    مخالفان لجوجند در ولایت طبع
    به کاو کاو زمین و هوا و آب و اثیر
    چو در سرای خلافی ره وفاق مجوی
    چو در ولایت خصمی رفیق و دوست مگیر
    زمانه را سر تعذیب تست ساخته باش
    که از دو طرف عذارت پدید شد دو نذیر
    درین خیال بدین روزها همی دارم
    به تنگ و تیر تفکر دماغ را تقطیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha