کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در مناجات آن بزرگ دین شبی

    پیش حق میکرد آه و یاربی

    گفت الهی چون شود حشر آشکار

    بر لب دوزخ خوشی گیرم قرار

    پس بدست آرم یکی خنجر ز نور

    خلق را میرانم از دوزخ ز دور

    تا ز دوزخ سر بسر ایمن شوند

    در بهشت جاودان ساکن شوند

    هاتفی آواز دادش آن زمان

    گفت تو خاموش بنشین هان و هان

    ورنه عیب تو بگویم آشکار

    تا کنندت خلق عالم سنگسار

    بعدازان داد آن بزرگ دین جواب

    گفت هان و هان چه گفتم ناصواب

    تو بدان میآریم تااین زمان

    برگشایم بر سر خلقان زفان

    از تو چندان بازگویم فضل وجود

    کز همه عالم کست نکند سجود

    پادشاها با دمی سرد آمدم

    با دلی پرغصه و درد آمدم

    چون نیم من هیچ و آگاهی ز من

    ای همه تو پس چه میخواهی ز من

    گرعذاب تو ز صد رویم بود

    در خور یک تارهٔ مویم بود

    لیک یک فضلت چو صد عالم فتاد

    جرم جمله کم ز یک شبنم فتاد

    آمد از من آنچه آید از لئیم

    تو بکن نیز آنچه آید از کریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha