کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود اندر مطبخ جم ای عجب

    دیگ و کاسه در خصومت روز و شب

    دیگ سنگین بود قصد جنگ کرد

    کاسه زرین بود قصد سنگ کرد

    هر دو تن از خشم در شور آمدند

    سنگ وزر بودند در زور آمدند

    دیگ گفتش گر اباگر روغن است

    شور وشیرین هرچه هست آن منست

    کار تو بی من کجا گیرد نظام

    گر منت ندهم تهی مانی مدام

    تو ز سنگ آئی در اول آشکار

    باز بر سنگت زنند اندر عیار

    گر ترا سنگی نباشد در نهاد

    دایماً بی سنگ خواهی اوفتاد

    تو چنین زیباو سنگین از منی

    تو بسنگ و هنگ رنگین ازمنی

    کس سیه دیگم نمیخواند بنام

    چون سیه کاسه توئی در هر مقام

    چون شنیدی این دلیل دلپذیر

    دست چون من دیگر در کاسه مگیر

    این سخن چون کاسه را آمد بگوش

    همچو دیگی خون او آمد بجوش

    گفت تو از هرچه گفتی بیش و کم

    فارغم من چون منم در پیش جم

    خیز تا خود را بصرافان بریم

    تا زما هر دو کدامین برتریم

    چون محک پیدا شود صراف را

    خود محک گوید جواب این لاف را

    تو ببین وقت گرو در سنگ و زر

    تا ازین هر دو کدام ارزنده تر

    در گرو کهنه ز نو آید پدید

    کار در وقت گرو آید پدید

    تا سفر در خود نیاری پیش تو

    کی بکنه خود رسی از خویش تو

    گر بکنه خویش ره یابی تمام

    قدسیان را فرع خود یابی مدام

    لیک تا در خود سفر نبود ترا

    در حقیقت این نظر نبود ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha