کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر انداخت؟
    مگر دمی که به سویم خدنگ کین انداخت
    ز چین طرّه کزان خاک راه غالیه بوست
    کمند فتنه به پای غزال چین انداخت
    به بزم خواست که از من تهی کند پهلو
    نشست و تکیه به یاران همنشین انداخت
    ز پا فتادگی‌ام را همین نتیجه بس است
    که سایه بر سرم آن سرو نازنین انداخت
    فغان که ساختم از بیخودی پشیمانش
    اگر نظر به من آن طفل شرمگین انداخت
    به سوی میلی مسکین،‌نگاه پنهانش
    چو ناوکی‌ست که صیدافکن از کمین انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha