کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل شیرین نمی گردد به سیل از جای خود، ورنه

    زکوه بیستون تردستی من سنگ گرداند

    هوس را عشق می سازد دل سوزان من صائب

    خس و خاشاک را این شعله زرین چنگ گرداند

    نه از رحم است اگر رخسار جانان رنگ گرداند

    که از نیرنگ هر ساعت لباس جنگ گرداند

    مده راه شکایت خاطر آزرده ما را

    کز این سیل غبارآلود دریا رنگ گرداند

    ره خوابیده در دامان این صحرا نمی ماند

    مرا گر کاروانسالار پیشاهنگ گرداند

    غم عقبی به فارغبالی من برنمی آید

    چه حد دارد غم دنیا مرا دلتنگ گرداند؟

    اگرچه آب گردیدم چو شبنم چشم آن دارم

    که بیرنگی مرا با خار و گل یکرنگ گرداند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha