صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۳۵۷: داده ام دست ارادت با حنای لای خم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داده ام دست ارادت با حنای لای خم پای رفتن نیست از میخانه ام چون پای خم بیت معمور خرابات است یارب کم مباد تا قیامت خشتی از بنیاد پا بر جای خم همت ساقی دو چندانم شراب لعل داد گوهر عقلم اگر پامال شد در پای خم با بزرگان یک طرف افتادن از عقل است دور محتسب بیجاکمر بسته است در ایذای خم تنگ ظرفی را چو مینا بر کنار طاق نه کوه تمکین شو که در میخانه گیری جای خم سر به گردون در نمی آرم زاستغنای عشق همت دریاکشان را کی بود پروای خم می توان از صورت هرکس به معنی راه برد جوهر می را توان دریافت از سیمای خم چند صائب همچو ساغر هرزه پروازی کنم مدتی قصد اقامت می کنم در پای خم صائب تبریزی