تیمورشاه درانی
غزل ها
غزل 161: گیرم که شد فرش رهت این جان غم فرسای من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گیرم که شد فرش رهت این جان غم فرسای من باشد چه پروا از منت ای شوخ بی پروای من بی لعل گوهربار تو هر دم ببارم تابکی از چشم گوهر بهر تو ای گوهر یکتای من تا هست از گلشن نشان از هر طرف در بوستان خورشید عالمتاب تو یا شمع بزم آرای من داری مرا ای نوش لب تا چند در رنج و تعب تاکی رود خون روز و شب از چشم خون بالای من با ناله و فریاد و آه گوید بتو تیمور شاه از لطف کن سویم نگاه عذرای من لیلای من تیمورشاه درانی