تیمورشاه درانی
غزل ها
غزل 150: بود چون شمع سوزان در فراقت چشم گریانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود چون شمع سوزان در فراقت چشم گریانم میان آتش شوق تو چون پروانه بریانم بقید غم ندارم جز تپیدن چارۀ دیگر اسیر حلقه های دام آن زلف پریشانم ز دست جور آن شوخ ستم پرور یقین دانم که آخر تابدامن میرسد چاک گریبانم برنگ ابر نیسان چشم من فیض دیگر دارد پر از گوهر شود از دیدۀ ترجیب و دامانم ز آواز نسیم آستان کعبۀ کویش درین گلشن بمانند دهان غنچه خندانم مریض عشق را جز وصل درمانی نمیباشد مکن بیهوده کوشش ای طبیب از بهر درمانم دمی از یاد خوبان نیستم تیمور شاه غافل بود مهر پریرویان چو روح آغشته درجانم تیمورشاه درانی