کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوی تو عجب نیست اگر میکشدم دل
    من مفلس و تو گنجی و من غرقه تو ساحل
    در محفل خاصت اگرم بار نبخشی
    کافیست مرا رخصت نظاره محفل
    ما بار اقامت بچه امید گشائیم
    بستند رفیقان چو ازین مرحله محمل
    آن به که نبویند بجز سوختگانش
    آن گل که پس از مرگ مرا میدمد از گل
    اندیشه ام از کشته شدن نیست مبادا
    از خون من آلوده شود دامن قاتل
    صد بنده ترا یافت شود همچو من آسان
    یک خواجه مرا یافت شود همچون تو؟ مشکل
    دیوانه آن زلفم و از طره مشگین
    بر پای دلم به که گذارند سلاسل
    عمریست بجانست طبیب باز غم هجران
    ایکاش شود از دم شمشیر تو بسمل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha