کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرگز ای گل از تو بلبل شیوه یاری ندید
    مدعی جز عزت و عاشق بجز خواری ندید
    عندلیب ما که عمری همقفس با زاغ بود
    از رهائی دید ذوقی کز گرفتاری ندید
    غیر من کز کف دلم افکند و کم کردش که داد
    دل به دست او کز او آئین دلداری ندید
    میکند در قتل من اکنون نه امداد رقیب
    غیر غیر از یار من هرگز کسی یاری ندید
    ناله زار من از من یار را بیزار کرد
    در محبت کس مگو تأثیر را زاری ندید
    هست چشم خونفشان شاهد که هرگز از بتان
    عاشق آزرده‌دل غیر از دل‌آزاری ندید
    در رهش افتاده بودم آمد و دید و گذشت
    سرگران از من بآئینی که پنداری ندید
    بهر کامی از تو هر دم میرسد صد خفتم
    هیچ گلبن اینقدر از باغبان‌خواری ندید
    چون دل غمگین من یکدل مبادا کز بتان
    غم فراوان دید اما هیچ غمخواری ندید
    غیر اشک آتشین شبهای هجران همچو شمع
    چشم ما هرگز گل خیری ز بیداری ندید
    خسته درد محبت بود تا بسپرد جان
    صحتی مشتاق از دنبال بیماری ندید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha