کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز داروخانه دردت دوا دارد امید
    چشم جان از خاک پایت توتیا دارد امید
    زاهدان از دولت درد نو غافل مانده اند
    این سعادت را ز عشقت جان ما دارد امید
    روز و شب درد و جفاهای تو میخواهد دلم
    راستی را دولت بی منتها دارد امید
    خسته تیغ غمت را کی بود مرهم طمع؟
    دردمند عشق تو درمان چرا دارد امید؟
    بارها در خون نشست این دل ز تیر غمزه ات
    بازش اندر خون نشان، گر خون بها دارد امید
    جان گدایی می کند درد از تو وین نبود عجب
    گر گدایی رحمتی از پادشا دارد امید
    آفرین بر همت قاسم، که از ملک دو کون
    منصب خاک سر کوی ترا دارد امید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha