کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اوحد دین چون ز حادثات زمانه
    کار وزارت به مرگ خویش تبه کرد
    با من مسکین خرد به زاری زاری
    گفت هزاران هزار آوخ واه کرد
    بر دل تو باز حادثه حشر آورد
    بر در تو باز رنج نایبه ره کرد
    عمر ربود از تو روزگار نه مخدوم
    سر ستد از تو فلک نه قصد کله کرد
    گفتمش این هست شرط ماتم او چیست؟
    گفت مرا چون به صبح و شام نگه کرد
    موی ببر اینکه صبح موی ببرید
    جامه سیه کن که شام جامه سیه کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha