کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشت مجنون در بیابانی مقیم

    بود آنگاهی زمستانی عظیم

    آتشی بر کرده بود آن بی خبر

    گرم می شد دل ز آتش گرم تر

    از بر لیلی کسی آمد فراز

    گفت ای از یار خود افتاده باز

    چه خبر داری ز لیلی باز گوی

    من نیم بیگانه با من راز گوی

    گفت این دارم خبر کان سیمبر

    هست از جان کندن من بی خبر

    این بگفت و دست در اخگر گرفت

    تا که اخگر جمله خاکستر گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha