کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد مگر دیوانه شبلی چند گاه

    برد با دیوانه جایش پادشاه

    کرد شه در کار او لختی غلو

    کان فلان دارو کنیدش در گلو

    پس زفان بگشاد شبلی بی قرار

    گفت خود را بیهده رنجه مدار

    کاین نه زان دیوانگیست ای نیک مرد

    کان بدارو به شود گردم مگرد

    هرکجادردی بود درمان پذیر

    آن نباشد درد کان باشد زحیر

    جان اگر نبود مرا جانان بسست

    داروی من درد بیدرمان بسست

    چون ترا با حق نیفتد هیچ کار

    تو چه دانی قیمت این روزگار

    چون بخون صد ره بگرداند ترا

    آنگهی یک دم برنجاند ترا

    صد رهت مرده کند پس زندهٔ

    تاترا نانی دهد یا ژندهٔ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha