کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در رهی محمود میشد با سپاه

    از سپاه و پیل او عالم سیاه

    هم زمین همچون فلک بود از شرار

    هم فلک همچون زمین بود از غبار

    گاو گردون و زمین از بانگ کوس

    هردو قانع گشته از یک من سبوس

    بود پیش راه در ویرانهٔ

    بر سر دیوار اودیوانهٔ

    چون بدید از دور روی شهریار

    گفت ای سرگشتهٔ فرتوت کار

    این همه پیل و سپاه و کار چیست

    وین همه آشوب و گیر و دار چیست

    گفت تا با این همه از پیش و پس

    گردهٔ نان میخورم هر روز بس

    مرد مجنون گفت من خوش میخورم

    زانکه من بی این همه شش میخورم

    چون نصیبت زین همه یک ماندهست

    گرد کردن این همه بی فائدهست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha