کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جَنَّاتُ عَدنٍ یَدخُلُوْنَهَا ای آدمی این اجزای تو را به خوشی‌های نوع‌‏نوع رسانیدیم و عطایای بامزه دادیم چون کحل مزه در دیده وجودت کشیدم به انعام مرا بشناس و در خدمت آی و فروریز تا همه اجزات را بامزه گردانم از همه وجوه و مقیمی شود این عرض سنگ سرمۀ مردم دیگر دیده‌‏ات را چون کحل دریافت مزه‏‌های رنگ‌ها و صورت‌ها داده‌‏ایم اگر چون سرمه خرد شود در فرمان‏‌طلبی چه عجب که اگر کحل دریافت مزه‌‏های رنگ‌های معانی را بدو ارزانی داریم ای چشم شرم دار از انعامش تا این دولت را با تو پاینده دارد گوش را که وعای دریافت مزۀ نقش هوا و نظم باد که سماعش می‌‏گویند گردانیده‌‏ایم ای گوش هوش دار فرمان ما را اگر چه فروریزی باز این مزه را به تو ارزانی توانیم داشتن‏ لَّا یَسْمَعُوْنَ فِیْهَا لَغْواً إِلَّا سَلَاماً ای استخوان‌ها و پشت و پهلو که در یکدیگر ترکیبی کرده‌‏ایم و درساخته‌‏اید با هم در شما توانایی فرستیم که شما ندانید که از کجا می‌‏آید و جنبشی از غیب در شما ظاهر کنیم و شما ندانید که بر چه نمط باید جنبیدن و عقل مدبّریت فرستیم برای ترتیب خاص هان ای استخوان در مودّتش چرا فرو نمی‏‌ریزی و تقصیر می‌‏کنی عجب عقل و حرکت و قدرت در عالم غیب کم خواهد آمدن که تو را بدان بازنرساند آخر برخوانی که چند تا نان می‏‌بینی معطی‏‌اش را منعم می‌‏دانی و ولی‌‏نعمت می‌‏دانی و حق او می‌‏شناسی همچنین بر استخوانی چندی چو نزول می‌‏بینی معطی‌‏اش را منعم چرا ندانی و حق او چرا نشناسی و اگر گویی که می‏‌شناسم حق او را چگونه می‌‏شناسی که تکاپوی جز در کوی او می‏‌داری‏ لَقَد خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِیْ أَحسَنِ تَقْوِیْمٍ‏ آخر قدرت و قیمت و قامت شما زیاده از حیوانات است و حیوان برّی سامان آن ندارند تا در بحر روند و به حریان را سامان آن نی تا در بر درآیند ای آدمی به چه تو را در برّ و بحر نفاذ داده‌‏ایم و حساب و کتاب مر تو را داده‌‏ایم هر کجا که تو بنا افکنی شیران بیشه‌‏ها رها کنند آنجای را و برمند و اژدرها از آنجا بمانند چون جهانیان طبع‏ تو آمدند پس انعام ما در حق تو بیش آمد چون تو حق انعام ما نشناسی تو را سپس‏‌تر از همه حیوانات بازبرند ثُمَّ رَدَدنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِیْنَ‏ اکنون نظر را از شهوات نگاه‏‌دار تا قوت نظر را به هر جای باد ندهی چنان‌که بعضی حشرات را نظر دهیم در بیضۀ وی یعنی که بیضه را در زیر بال چو نتواند گرفتن در زیر بال نظر بگیرد از روی کرم و آن نظر فرخ را بیرون آریم همچنان تو نیز چون نظر پراکنده نکنی به جای دیگر و به قوّت در محل حق و ملک خود نگران باشی برکت‌ها پدید آید به زور شهوات که مایۀ قوی و کامروایی شماست به ناجایگاه مرانید تا به ضعف بدل نگردد و بی‏‌خبر و بی‌‏مایه نشوید چو قوم لوط باژگونگی کردند شهرستانشان را سرنگون کردند پس تکلیف و خطاب و فرمان از خداوند عزّ و جلّ خلعت است و هرکه او عزیزتر خطاب و بار تکلیف او را بیشتر زیرا که خلعت آن است آخر هریک تنه را از انبیاء گفتند که با جهانی جنگ کن زکریّا را علیه السّلام گفتند خود را به دست ارّه بازده و آن یکی را به آتش تسلیم کردند و آن دگر را به آب و موسی را گفتند با عصایی با فرعونیان بیرون آی و این همه بلاست و آدمی خلعت‏ به آن یابد اگر بلا نبودی تو را به چه نام خواندندی تا تو را خلعت آن جهانی دادندی‏ الصَّابِرِیْنَ وَ الصَّادِقِیْنَ وَ الْقَانِتِیْنَ وَ الْمُنْفِقِیْنَ وَ الْمُسْتَغْفِرِیْنَ بِالْأَسْحَارِ برای آن فرمود پس بلاهم نعمت است و هم محنت است تو را و این نعمت و بلا در سرّ او ضرّا هنر تو را آشکار می‏‌کنند تا تو گواه خویشتن باشی و این قباله با تو باشد تا معلوم شود که تو چه را می‏‌شایی الله اکبر یعنی هرکه در خدمت الله بیشتر بود جهان او بیشتر بود چون تو ترک این عالم و ترک مشغولی این عالم بگویی و به خدمت الله آیی عالمی خوش‌‏تر و کسی‏ بهتر و مشغولی زیباتر بدهد وَاللهُ اَعلَم.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha