کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ز عدل تو سماوات به پای

    نور عدلت ز زمین ظلم زدای

    عدل شاهان که به هر خیر و شریست

    از جهانداری عدلت اثریست

    نام تو عدل بود کار تو عدل

    آشکارا شده آثار تو عدل

    ظلم هایی که به عالم پیداست

    همه عدل است ولی ظلم نماست

    همه از توست بلی کی شاید

    کز تو کاری که نه عدل است آید

    نسبت ظلم به تو نیست ادب

    ظلمت ماش دهد ظلم لقب

    جام عدلی به سر جامی ریز

    کش ز مستی نکند ظلم انگیز

    معتدل ساز ازان جام او را

    به ز آغاز کن انجام او را

    از همه ظلم رهایی بخشش

    دولت عدل نمایی بخشش

    تا به هر سفله که ظلم اندوزد

    رستن از ظلمت ظلم آموزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha